گروه درمانی چیست؟
گروه درمانی یا Group Therapy، به معنای به کار بردن روشهای روان درمانی روی یک گروه، به منظور بهرهگیری از تاثیر متقابل اعضای گروه بر یکدیگر است. گروه درمانی ممکن است به تنهایی یا توام با روان درمانی فردی و دیگر درمانهای روان پزشکی باشد. این روش غالبا از دو نفر درمانگر و کمک درمانگر و ۸-۶ بیمار تشکیل میشود. اعضای گروه معمولا هفتهای یک یا دو بار و به مدت ۹۰ دقیقه همدیگر را ملاقات میکنند و با نظارتِ درمانگر، به تعامل میپردازند. گروه درمانی هم مثل روان درمانیهای فردی، بر نظریههای متعدد مبتنی است. گروهها از انواعی که برای بالا بردن مهارتهای اجتماعی تلاش میکنند، تا آنها که بر رفع علایم خاص تاکید دارند و آنها که به تعارضهای درونی حل نشده میپردازند، متفاوتند. گروه درمانی، یک فرآیند روانی است که در آن یک متخصص آموزش دیده، با استفاده از تعامل هیجانی گروههای کوچک، سعی میکند مشکلات شخصیتی افراد را اصلاح کند.
تاریخچه گروه درمانی
در گذشته مردم مشکلات روانی را بهعنوان بیماری قبول نداشتند بلکه آن را نوعی جن زدگی میدانستند که در اثر بادهای بد و ارواح خبیثه و اجنه به وجود میآیند و فرد مبتلا تا پایان عمر با آن دست به گریبان خواهد بود و راه علاجی وجود ندارد. این بدبینی و باورهای غلط باعث شد مردم تصور کنند این قبیل بیماریها از کنترل انسان خارج هستند. در آن دوران بیماران روانی را در دارالمجانینها به غل و زنجیر میکشیدند و جن گیرها و جادوگران به حل این مسائل میپرداختند.
در قرن ۱۷ تا ۱۸ «پینل» غل و رنجیرها را از دست و پای این بیماران باز کرد، اما مدتها زمان لازم بود تا بالاخره فروید در اوائل قرن بیستم گفت: این افراد بیمار هستند و بیماری آنها معلول علتی است که علت آن جن و اوراح خبیثه و. . . نیست. فروید علم روانکاوی را معرفی کرد و گفت میتوان بسیاری از بیماریهای روانی را درمان کرد. او بهگونهای کاشف ناخودآگاه بود و اساس نخستین روان درمانهایی که در قرن بیستم انجام میشد نیز ناخودآگاه بود. فروید معتقد بود افراد بشر به همه انگیزههای درونی کارهای خود آگاه نیستند.
در ابتدا روان درمانی فقط بهصورت انفرادی انجام میشد اما از سال ۱۹۲۰ کمکم شیوههای مختلف گروه درمانی به وجود آمد. نخستین گروه درمانی توسط یک پزشک آمریکایی به نام دکتر کلَت انجام شد. او که متخصص درمان مسلولین بود برای عدهای از بیماران خود بهصورت گروهی کلاسهایی گذاشت و در مورد بیماری و مسائل بیماری آنها صحبت کرد. دکتر کلَت متوجه شد افرادی که در این گروهها شرکت کردهاند روند سریعتر و بهتری در درمان دارند. از آن پس کمکم روشهای مختلف درمانهای گروهی مانند روان آموزش، روان نمایش و. . . متداول شد، اما مشهورترین روشهای گروه درمانی مبتنی بر یافتههای روانکاوی بود که بعد از جنگ جهانی دوم در انگلیس و آمریکا مرسوم گردید، این گروهها نخستین بار در ارتش انگلیس توسط بیام تشکیل شد. استفاده منظم از گروهها در روان درمانی پدیده نسبتا تازهای است. هر چند التیام یابی گروهی سابقهای به قدمت تاریخ دارد که نمونههای بارز آن را در تعالیم مذهبی میتوان مشاهده کرد. ژوزف پرات (۱۹۷۴) پزشک اهل بوستون را اغلب پدر گروه درمانی میدانند، در آغاز قرن بیستم ژوزف پرات مسئله گردهمآوری بیمارن معلول و آموزش جنبههای پزشکی بیماری آنها بطور دسته جمعی را مطرح ساخت. او صرف نظر از کار تعلیم، فضایی گروهی بوجود آورد تا بیماران در سایه آن در مقام کمک متقابل به یکدیگر برآیند.
چندین سال بعد، تعدادی از روانپزشکان آمریکایی نقطه نظرهای پرات را در زمینه درمان روانی بکار بردند. از جمله لازل و مارش که از یک شیوه آموزشی بهصورت گروهی برای درمان ناخوشیهای دماغی استفاده میکردند. این شیوه بهزودی منسوخ گردید و جای آنرا روان تحلیلی گران پر کردند. فروید شخصا به کار گروه درمانی نپرداخت، اما مقالاتی که در زمینه روانشناسی گروهی و تحلیل خود منتشر کرد، حاکی از اطلاع او از اهمیت پدیده گروهی بود.
آدلر شخصا از برنامههای گروه درمانی در مراکز هدایت کودکان و نیز معتادان به الکل استفاده نمود. جنگ جهانی دوم به گروه درمانی وسعت تازهای بخشید. گروه درمانی برای تودههای عظیم بیماران روانی که به ارتش بریتانیا فراخوانده شده بودند، نقش مهم درمانی ایفا نمود. بیمارستان نظامی نورت فیلد بهخصوص مرکز مهمی برای ابداع شیوههای مختلف گروه درمانی بود. از جمله سایر بانیان گروه درمانی در آمریکا میتوان به گروهی از روانشناسان اجتماعی به سرپرستی کورت لوین اشاره نمود.
چه مشکلاتی با استفاده از گروه درمانی میتوانند درمان شوند؟
مشکلات و مسائلی که با استفاده از گروه درمانی قابل هستند گسترش وسیعی دارند، از جمله مشکلات مرتبط به خود انگاره، نداشتن احساس هویت، عزت نفس و هدف و مقصود. مشکلات نشانهای شامل اضطراب، افسردگی روان تنی، عملکرد ضعیف شغلی، برخورد غیرموثر با فشارهای روانی، مشکلات عاطفی، ناتوانی در ابراز اهمیت، ناتوانی در کنترل احساسات، پرخاشگری، روابط اجتماعی نامناسب، ناراحتی در مجمع، ناتوانی در اعتماد به دیگران، وابستگی شدید به دیگران، ابراز وجود بیش از حد، ناتوانی در برقراری ارتباط با جنس مخالف، اعتیاد، مشکلات زنانشویی مثل اختلافات و مشاجرات همسران و. . . ویژگی افرادی که تحت گروه درمانی قرار میگیرند بسیار باید از انگیزه لازم برخوردار باشد، میل به تغییر داشته باشد و در راستای رسیدن به این هدف بکوشد. ورود به برنامه گروه درمانی باید داوطلبانه باشد و بیمار به صرف توصیه دوستان و اقوام و مسئولین روان درمانی به این کار وادار نشود. بیمار باید به گروه درمانی معتقد باشد و آنرا یک شیوه درمانی درست و مناسب بداند. معتقد باشد که گروه نیازهای او را برآورده میسازد و مفید واقع میشود. نظر به اینکه گروه درمانی اصولا فرآیند کلامی است، بیمار باید از مهارتهای کلامی و مفهومی کافی برخوردار باشد. در
گروه درمانی برای بیماران شدیدا افسرده، بیمارن مبتلا به اسکیزوفرنی حاد، اختلال شخصیتهای پارانوئید، اختلال شخصیت اسکیزوئید شدید، اختلال شخصیت جامعه ستیز، افراد مبتلا به بیمار انگاری و اختلال شخصیت خود شیفته در صورتی که گروه درمانی بلندمدت باشد، نمیتوانند مفید باشند.
انواعِ گروه
بسته به تشخیص، ممکن است گروه، همگن یا ناهمگن باشد. نمونهای از گروههای همگن، شامل افرادی است که خواهان کاهش وزن یا قطع مصرف دخانیات هستند و نمونه گروههای ناهمگن، میتوانند بیمارانی با اختلالات ارتباطی و اجتماعی باشند. گروه درمانی از نظر وجود اعضا دو مدل است: گروه بسته که تعداد اعضا از اول تا آخر دوره درمان ثابت است و از شروع تا پایان دوره، بیمار جدیدی وارد گروه نمیشود و گروه باز که تعداد ثابت است، ولی با رفتن و مرخص شدن عضوی از گروه، عضو دیگری وارد میشود و در نتیجه هر عضو، در یک مرحله خاص از درمان است. گروههای خودیاری هم شکل دیگری از گروه هستند که توسط افرادی با مشکلات مشابه مثل: چاقی، اعتیاد، افسردگی بعد از زایمان یا مراقبت از کودک مبتلا به اختلال مادرزادی، مدیریت میشوند. این گروهها معمولا بدون حضور یک درمانگر حرفهای و غالبا به شکل خودجوش تشکیل میشود و توسط افرادی که بر مشکل خود مسلط شده اند، رهبری میشود. گروههای خودیاری اگر توسط افراد مطلع و به شکل صحیحی هدایت شوند، منابع حمایتی ارزشمندی به شمار میروند.
مراحل گروه درمانی
معمولا چند جلسه اولِ گروه درمانی، به شناخت و اعتماد میگذرد و پس از آن، هر یک از اعضا، به صحبت درباره مشکل خود میپردازد. منتها همواره ابراز مشکل با نوعی شک و تردید همراه است، چرا که روابط، هنوز آن طور که باید و شاید، عمیق نشده است. پس از عمیقتر شدن روابط و اعتماد اعضا به یکدیگر و طرح مسائل و مشکلات، تلاش و فعالیت برای حل آنها آغاز میشود و سرانجام گروه به جایی میرسد که باید به طور موقت یا برای همیشه به کارش پایان دهد. بهترین زمان برای پایان دادن به جلسات مشاوره گروهی، وقتی است که گروه به هدفهای تعیین شده، رسیده باشد.
عوامل موثر در گروه درمانی
درمانهای گروهی برای این منظور طراحی شدهاند که به مشکلات تعداد زیادی از درمانجویان به طور همزمان رسیدگی شود و این مزیت اضافی را دارند که اعضای گروه از حمایت معنوی یکدیگر برخوردار میشوند. در واقع، گروه درمانی چیزی بیش از درمان همزمان چند نفر به ارمغان میآورد. گروهها فرصتهایی را در اختیار درمانجویان میگذارند که در درمان فردی دیده نمیشود و گروه درمانگران باید چگونگی استفاده از آن فرصتها را یاد بگیرند.
۱- تبادل اطلاعات جدید: درگروه درمانی، دو منبع اطلاعاتی وجود دارد: درمانگر و تک تک اعضای گروه. اعضای گروه با در میان گذاشتن تجربههای خود، اطلاعات مهمی را در اختیار همدیگر قرار میدهند. گاهی بازخورد از طرف چند عضو گروه میتواند روی درمانجو تاثیر بیشتری داشته باشد تا بازخورد از طرف درمانگر.
۲- ایجاد امیدواری: علاوه بر درمانگر، اعضای گروه هم میتوانند امیدواری ایجاد کنند و درباره تغییرات مثبتی که در دیگر اعضای گروه میبینند، نظر دهند.
۳- عمومیت: در گروه درمانی نشان داده میشود که همه مردم در زندگی مشکلاتی دارند. در نتیجه اعضای گروه متوجه میشوند که تنها آنها نیستند که در اثر ترسها و نگرانیها از زندگی عادی باز ماندهاند. اطلاع از عمومیت داشتن مشکلات فرد باعث میشود که اضطراب او درباره “دیوانه شدن” یا “از دست دادن کنترل” کاهش پیدا کند.
۴- کمک به همنوع: گروهها به درمانجو اجازه میدهند تا متوجه شود که میتواند به دیگران کمک کند. درمانگران، هیجانهای مثبتی را که پس از رفتارهای ایثارگرانه رخ میدهند “احساس ارزشمند بودن” مینامند. گروه درمانی موثر باعث میشود این احساس در درمانجویان تقویت شود.
۵- یادگیری مهارتهای اجتماعی: گروه درمانی خوب اداره شده، شرایط مناسبی را فراهم میآورد تا افراد مهارتهای اجتماعی و میان فردی جدیدی یاد بگیرند. در این گروهها، به طور دایم فرصتهایی پیش میآید که افراد مهارتهای اجتماعی بنیادین را با انواع مردم تمرین میکنند و بلافاصله از واکنشهای دیگران در باره آن رفتارها باخبر میشوند.
۶- انسجام گروهی: اعضای گروه منسجم یکدیگر را میپذیرند، دوست دارند که به حرفهای سایر اعضای گروه گوش دهند و تحت تاثیر آنها قرار گیرند. آنها به راحتی در کارهای گروه شریک میشوند، احساس امنیت میکنند و با اشتیاق برای جلسات بعدی گروه درمانی منتظر میمانند. به اعضای گروه اجازه داده میشود که خصومت خود را ابراز کنند با این شرط که خصومتهای بین اعضای گروه، هنجارهای گروه را نقض نکنند. اغلب روان شناسان، انسجام را مهمترین عامل اثربخشی مثبت گروه درمانی میدانند.
تجانس در گروه درمانی
گروه درمانی معمولا از۶ تا ۱۲ نفر تشکیل میشود. بعضی درمانگران اعتقاد دارند که گروهها باید متجانس باشند و افرادی را در خود جای دهند که از لحاظ سن، جنسیت و نوع مشکل مشابه هستند. بعضی دیگر ترجیح میدهند گروههای نامتجانس داشته باشند، یعنی انواع مختلفی از درمانجویان شرکت کنند. تشکیل گروههای نا متجانس آسانتر است. یکی ازمزایای آنها این است که درمانجویان با انواع بیشتری از مردم و دیدگاهها آشنا میشوند. مزیت عمده دیگر گروههای متجانس این است که تمرکز مستقیم روی مشکل مشترک اعضای گروه آسانتر میشود. در عمل، اعضای گروه از بعضی جهات متجانس و از بعضی جهات
نامتجانس خواهند بود. مثلا از جنبه نوع بیماری و شدت آن ممکن است متجانس و از جنبه مدت بیماری، ویژگیهای شخصیتی و سبک مقابله نا متجانس باشند.
گلشن صادقی و مجید محمود علی لو