رشد روانی کودک
ارتباط با کودک یکی از چالش برانگیزترین و در عین حال لذتبخشترین تجربیات ما میباشد. در مجموع مادران و پدران به شیوه بسیار ظریفی پا به پای هر کودک از نو بزرگ میشوند.سلامت روانی فرد از همان آغاز به دست والدین، بهخصوص مادر پیریزی میشود. مادر همان چیزی را تدارک میبیند که میتوانیم آن را یک محیط تسهیلکننده بنامیم. محیطی که زمینه را برای فرایندهای رشد طبیعی کودک و تعامل کودک با محیط مطابق با الگوی وراثتی فرد فراهم میسازد. مادر بیآنکه بداند پایههای سلامت روانی فرد را استوار میسازد.
شکلگیری استحکام شخصیت کودکان
کارکرد اصلی والدین استحکام شخصیت کودکان است. برآورده شدن نیازهای اساسی کودکان باعث احساس سرزندگی، قدرت و احساس برآورده بودن نیازها میشود.
یکی از عواملی که در شکلگیری هسته شخصیت کودکان تاثیر بسزایی دارد این است که خود مادر و پدر حالشان نسبتا خوب باشد و استحکام نسبی شخصیتی داشته باشند. اینکه والدین برای تربیت و رشد شخصیت کودک خود از چه روشی استفاده میکنند نیست که بر استحکام شخصیت کودک تاثیر اصلی را میگذارد، بلکه چیستی والدین است. به عبارتی آن مادر و پدر با خودشان چقدر، بهعنوان مثال، در تماس هستند و احساس سرزندگی میکنند، چقدر به علائق و استعدادهای خود میپردازند، چقدر هدفمند زندگی میکنند.
زندگی کودکان فصلی از تاریخچه زندگی والدینشان است. هر نسلی تحت تاثیر نسلهای قبل است و بر نسلهای بعدی تاثیر میگذارد. هر چند والدین ما هر چه داشتهاند در طبق اخلاص گذاشته اند، ممکن است تجربیاتی در کودکیمان داشته باشیم که تمایل نداشته باشیم به نسل بعد از خود انتقال دهیم. ارتباطات مثبتی که ما در خارج از خانواده با دیگران داشتهایم کمکی بودهاند که به ما در گذراندن طوفان زمانهای سخت گذشته یاری رساندهاند. خوشبختانه حتی آن دسته از ما که محیط کودکی بسیار دشواری داشتهایم روابط مثبتی نیز در آن سالهای سخت داشتهایم که میتواند تا حدودی جنبه ترمیمی داشته باشد. ما محکوم به تکرار الگوهای والدینمان یا گذشته خود نیستیم، اما برای رها شدن از الگوها ی احساسات و رفتارهای آزاردهنده نیاز داریم آشنایی کافی با خودمان داشته باشیم.